سلام من پسر19 ساله ام و دچار وسواس فکری شدید!
از بچگی عجیبترین دانش اموز هر مدرسه ای بودم! خجالتی کم حرف تنها مستقل درونگرا ضداجتماعی ترسو و متفاوت و... همیشه دلم میخاست مدرسه تموم شه برم پای کامپیوتر بازی کنم و کلا اصلا نداشتن دوست برام مهم نبود!
تا اینکه به طرز عجیبی توی دبیرستادن 3تا دوست فوق العاده پیدا کردم و با اونا باحال ترین حسای دنیا رو تجربه کردم تا اینکه رسید به دانشگاه
هیچکدوم از دوستای قدیمیم اونجا نبودن و رفته بودن شهرای دیگه ای دانشگاه.
اولش خوب شروع شد ولی من چون روابط اجتماعیم خیلی ضعیف بود (فقط در حد سلام علیک) و اینکه قیافه و هیکلم بچه گونه تر بود(و هست) نتونستم خیلی با کسی مچ بشم.
وقتی میدیدم چقد بچه ها با هم دارن حرف میزنن و حال میکننو میرن کافه (دختر و پسر باهم) حس کردم که نکنه من یه مشکل عجیبی دارم و چرا من نمیتونم مثل بقیه باشم/ چرا کافه دانشگاه پره گروه های دانشجویی باحاله / چرا توی پست های اینستاگرام دانشجوه ها هرشب با همن و من تنهای تنها!
و اینجوری منی که اصلا روابط اجتماعی برام مهم نبود یهویی برام خیلی اهمیت پیدا کرد و وسواس گونه داعما به این موضوعات فکر میکردم
حس میکنم اعتماد بنفسم پایینه. زبان بدنم خیلی بده و درست نمیتونم مثل بقیه راه برم(!!!) حس میکنم عجیب راه میرم و انگار ترسیده ها راه میرم و...
الانم بشدت تنهام و با استرس و ترس روزام توی کرونا میگزره